۱۳۸۹ مرداد ۳۰, شنبه

رحیم مشایی و نقش او در دولت کودتا


کسی که در طول دو دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد جمعی بزرگی از ایرانیان را با گفتار و رفتارش به شگفتی واداشته است و به نوعی از عجایب این دو دوره بحساب می آید، شخصی نیست بجز اسفندیار رحیم مشایی که از آن در میان اصولگرایان بنام مرد هزار چهره سیاست نام میبرند. کسی که هر آنچه که خواست تا به امروز به زبان آورد ولی هیچ مقام و قدرتی در نظام جمهوری اسلامی حتی رهبری نظام هم نتوانست او را بر کنار یا وادار به استعفا نماید، حتی حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان که برای بسیاری از نمایندگان مجلس و نیروهای اصلا ح طلب پرونده سازی کرده و هر کدام را با اتهامات واهی روانه زندان کرده بود با قلم فرسایی بسیار نتوانست اسفندیار رحیم مشایی را از پست اکتسابی خود (معاون اول ، رئیس دفتری) محمود احمدی نژاد کنار گزارد.

در چنین شرایطی فیروز آبادی ، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح سخنان رحیم مشایی را جرم علیه امنیت ملی و حمله به ارکان نظام دانست . جالبتر از آن شکایت رحیم مشایی از فیروز آبادی بود و سخنان تند علیه او که حتی فیروز آبادی را که به نوعی دست راست رهبری در نیروهای مسلح بود را بیکاره و هیچ کاره خواند که سخنان رحیم مشایی در خبرگزاری ایرنا بلافاصه سانسور شد. در این بین سخنان ضد مذهبی رحیم مشایی نیز جنجال آفرین بود که بعد از این سخنان خشم روحانیت به خصوص روحانیت دولتی را به دنبال داشت و داد وفقان افرادی همچون مکارم شیرازی و نوری همدانی و حتی شخص تند رویی همچون مصباح یزدی که پدر معنوی کودتا چیان و محمود احمدی نژاد بحساب می آید راه بجایی نبرد و بجای آن مصباح یزدی سعی کرد خط مشی مشایی را از احمدی نژاد جدا کرده و به حمایت از محمود احمدی نژاد و دولت کودتایی بپردازد.

اما براستی رحیم مشایی چه به زبان آورد که موجب خشم روحانیت در داخل حکومت شد و از آن بعنوان حمله به ارکان نظام تعبیر شد؟

شاید از جنجالیترین سخنان او در نفی سیاستهای کلی نظام سخنرانی بود که در تاریخ 29 تیر ماه سال 1387 در همایش نو آوری و شکوفایی در صنعت گردشگری به زبان آورد که پایه بسیاری از انتقادات شدید الحن مقامات مختلف جمهوری اسلامی را در پی داشت که گفت : " ایران امروز با مردم آمریکا و اسرائیل دوست است، و هیچ ملتی در دنیا دشمن ما نیست و این افتخار است".{1}

سخنان رحیم مشایی تنها به بعد سیاست خلاصه نمی شد بلکه سیاستهای فرهنگی نظام را هم هدف قرار داد که از مهمترین آن بحث حجاب بود. در کشاکش طرح حجاب و عفاف در اوایل تیرماه 1385 رحیم مشایی در گفت و گویی که با روزنامه صباح چاپ ترکیه داشت گفت :" که استفاده از حجاب در ایران آزاد است ". او در پاسخ به سوال الیف کورپا خبرنگار زن روزنامه صباح که آیا می توانم روسری خود را بردارم ؟ گفت:" بله ! اینجا ایران آزاد است." در ادامه مشایی گفت : در ایران استفاده از حجاب بدون اجبار است و هیچ مقام دولتی به شما تذکری نخواهد داد." خبر نگار در ادامه پرسید: ایرانیهای که بقصد تفریح به ترکیه می آیند، یعنی توریستهای ایرانی در ترکیه مشروبات الکلی استفاده می کنند حجاب هم ندارند و خانها با مایو داخل آب میشوند این شما را ناراحت نمی کند؟ مشایی با خنده گفت : " این مسائل شخصی یشان است اگر دوست دارند می توانند هم مشروب استفاده کنند و هم بی حجاب باشند دوره اسلام گرایی دیگر به پایان رسیده است."2}

سخنان رحیم مشایی موضوعات مذهبی را هم در بر گرفت که سخنان او در مورد خداوند بود که گفت: " خداوند به انسان بدهکار نبود که او را آفریده، ظاهرا خداوند به خودش بدهکار بوده که انسان را آفرید . دلش خواست شناخته شود.{ 3 }

جنجال آفرینی رحیم مشایی تنها به سخنان او منتهی نشد رفتار او نیز در نوع خود جالب توجه بود.

در چهارم آذر سال 1384 در افتتاحيه نمايشگاه گردشگري کشورهاي عضو سازمان کنفرانس ‏اسلامي، شرکت کرد که اتحاديه بنگاههاي خدمات مسافرتي ترکيه "تورساب" در شهر استانبول برگزار کرده بود. ‏آنطور که بعدها مشخص شد مراسم افتتاحيه با رقص و آواز زنان همراه بود و 7 دي ماه سال 1385 پس از گذشت بيش ‏از 13 ماه از اين مراسم، خبرگزاري ايرانيوز منتسب به قاليباف(شهردار تهران) تصوير ويدئويي از اين مراسم را پخش کرد که در آن، ‏رحيم مشائي در حال تماشاي رقص زنان و کف زدن در صف نخست شرکت کنندگان مراسم ديده مي شد‏.‏ فيلم مربوطه، ‏در شرايطي توسط ايرانيوز منتشر شد که خبر آن بلافاصله توسط ‏ پيامک و بلوتوث ‏هاي افراد ناشناس پخش شد. ‏در يکي از اين پيامک- بلوتوث ها آمده بود: "ايرانيوز با هدف اصلاح منتشر کرد: فيلم حضور معاون رئيس‌جمهور در ‏مراسم [...] رقص و آواز". يک روز پس از پخش اين فيلم، مدير مسئول و دبير سياسي سايت ايرانيوز بازداشت شدند و ‏دو شب را در بازداشت گذراندند،اما سعيد ابوطالب و عماد افروغ، دو تن از نمايندگان تهران در مجلس به دفاع از ‏سايت ايرانيوز پرداختند و رحيم مشائي را مورد انتقاد قرار دادند‏.‏ روز 12 دي ماه در واکنش به انتقاد شديد دو نماينده ‏مجلس، رحيم مشائي از سعيد ابوطالب و عماد افروغ به دادستان تهران شکايت کرده و آنان را به نشر اکاذيب عليه خود ‏متهم کرد! او فيلم را مونتاژ شده دانست و در شکوائيه اي خطاب به دادستان تهران نوشت که سعيد ابوطالب و عماد ‏افروغ مخالفت آشکار با دولت محمود احمدي نژاد دارند که وي در آن عضويت دارد و به علت آنچه که او موفقيتهاي ‏سازمان تحت مديريتش در "تحرک جدي و آشکار در توسعه صنعت گردشگري کشور" مي خواند، پيوسته در جهت ‏تضعيف عملکرد او تلاش کرده اند.از همه جالب تر اظهارات غلامحسین الهام بود؛ سخنگوي دولت اظهارنظر در اين زمينه را به "بررسي ‏دقيق و داوري قوه قضائيه" موکول کرده اما تصريح کرد: "آقاي رحيم مشائي پس از آنکه متوجه رقص زنان در برنامه ‏شده، جلسه را ترک کرده است." {4}

بیوگرافی:

براستی رحیم مشایی کیست؟ و مورد حمایت کدام بخش از نظام قرار دارد که از نوعی مصونیت بالای سیاسی برخوردار است که تمامی ارکان جمهوری اسلامی را مورد تاخت و تاز سخنان خود قرار میدهد ولی یارای رودر روی با او نیست! نقش رحیم مشایی در دولت کودتا چیست؟

اسفندیار رحیم مشایی متولد سال 1339 در روستاه مشاء از توابع شهر رامسر است، وی پیش از پایه گزاری وزارت اطلاعات به دستگاه اطلاعاتی امنیتی که توسط سپاه راه اندازی شده بود پیوست. رحیم مشایی در اطلاعات سپاه رامسر به فعالیت پرداخت. در سال 58 تا 61 به دعوت محمد رضا نقدی به کردستان رفت و در سمت معاونت اطلاعات واحد کومله اطلاعات سپاه مستقر در قرارگاه حمزه سید الشهدا به فعالیت پرداخت. او از اسم مستعار مرتضی محب الالیا در مناطق کرد نشین استفاده نمود و به فعالیتهای اطلاعاتی و امنیتی مشغول بود که هم زمان با فرمانداری محمود احمدی نژاد در خوی وی عضو شورای تامین استان خوی بود که این آشنایی باعث شد در زمان شهرداری احمدی نژاد وی مشایی را به سازمان فرهنگی- هنری شهرداری تهران فراخواند.

در سال 63 با تشکیل وزارت اطلاعات به این وزارتخانه پیوست و در زمان وزارت ری شهری در وزارت اطلاعات وی مسئول مناطق بحرانی بود.از دیگر پستهای او1. مدیر کل اجتماعی وزارت کشور. 2.مدیر شبکه رادیو پیام. 3. مدیر شبکه رادیو تهران .4.معاون اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران . 5. رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران.

نتیجه-

همانطور که بیوگرافی رحیم مشایی را مرور می کنیم به نکاتی جالب توجه ای بر می خوریم که از آن جمله اینکه رحیم مشایی از سالهای اول انقلاب مورد توجه نظام و شناخته شده بوده و در ریاست جمهوری سید علی خامنه ای به کارهای اطلاعاتی و امنیتی مشغول بوده و با محمد رضا نقدی آشنایی کامل داشته است که بنا به مقتضیات دولت کودتا به معاونت اولی و رئیس دفتری احمدی نژاد گمارده شده است.در واقع سه نظریه در مورد عملکرد و سخنان رحیم مشایی می تواند به ذهن خطور کند.

اول- حاکمیت با استفاده ابزاری از سخنان رحیم مشایی در پی آن بوده و هست که دولت کودتای و خشن خود را در خارج از کشور بخصوص در کشورهای هم پیمان، دولتی مدرن و آزاد جلو دهد و تمامی این سخنان با هماهنگی کودتا چیان انجام می پذیرد و

در بعد داخلی جلب طرفدارانی در بین اقشار مختلف جامعه بخصوص طبقه متوسط جامعه که از ابتدا کارزای را علیه دولت احمدی نژاد آغاز کرده اند.که البته با رفتار ضدو نقیض کودتا چیان بخصوص بعد از انتخابات این سناریو با شکست مواجه شد.

دوم- که البته بسیار قویتر از دیگر نظریات است نوعی جنگ زرگری دربین کودتاچیان بخصوص با رهبری و راهبری حسین شریعتمداری و حلقه کودتای بیت رهبری است که بنوعی با بزرگ کردن و مانور بر روی او در حال دوختن جامه ریاست جمهوری دوره بعدی برای او می باشند.

سوم- جلب توجه افکار عمومی به این گونه نزاعات ساختگی و به اصطلاح جنگ زرگری و انحراف افکار عمومی از مشکلات و بحرانهای که در پیش راه مردم وجود دارد از جمله تحریم ها گرانی نقض فاهش حقوق بشر حمله نظامی احتمالی.

با علم براین که دولت کودتا و حاکمیت صدای شکستن استخوانهایش در زیر فشارهای بین المللی و مبارزات حق طلبانه مردم ایران شنیده می شود هر کدام از این سناریوهای محکوم بشکست است زیرا دوره بعد از انتخابات زمان بسیار خوبی برای شناخت حاکمیت و دولت کودتای بود.

پانویس.

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8705240207 . 1

http://www.aftabnews.ir/vdccosq0.2bq4s8laa2.html .2

http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100916936049 .3

www.farsnews.com/newstext.php?nn=8510110102 . 4

0 نظرات:

ارسال یک نظر