۱۳۸۹ مرداد ۱۰, یکشنبه

دفاع از زندانیان سیاسی، دفاع از آزادی


در پشت دیوارهای بلند، دیوارهای که حتی نور خورشید اجازه تابیدن به درون آن ندارند ، راه پله های که تا چشم کار می کند پیچ در پیچ تا انتها ادامه دارد، راهروهای تنگ تاریک که تنها صدای شکستن سکوت آن صدای قرچ و قرچ درهای سلولهای زندانیان است که در پشت در سلولی یک نیم در دو متر خود منتظر بازجوی خود هستند.

مادران و پدرانی منتظر و چشم به انتظار فرزندان خود هستند فرزندانی که زیباترین صدا در میهن من هستند آواز مغرور زنان و مردانیست که آینده را در حال زیسته اند . فرزندانی که زندان اوین و بند 209،350، بند الف سپاه را شرمسار مقاومت و دلاوری خود کرده اند. و دیوارها ی بلند و سخت را با استقامت سبز گونه خود در نوردیدند و اینک سرود سبز آزادی را در میهن استبداد زده من چون نسیمی بهاری به نوازش وا داشتن.

مجید توکلی، حسین نورانی نژاد، بهمن احمدی امویی، عبدالله مومنی ، شیوا نظرآهاری، علی پرویز، حمیدرضا محمدی، جعفراقدامی، بابک بردبار، ضیا نبوی ، ابراهیم(نادر)بابایی، کوهیار گودرزی ، مهدیه گل رو، مجید دری، کیوان صمیمی، غلامحسین عرشی، پیمان کریمی آزاد، محمد حسین سهرابی راد، حشمت الله طبرزدی ، احمد زیدآبادی ، عیسی سحرخیز، همه و همه را میگویم، کسانی که تنها بجرم دیگر اندیشی و نفی استبداد و دفاع از حقوق بشر اینک در بدترین شرایط جسمی و روحی قرار دارند یا در اعتصاب غذا در حالت اغما بسر میبرند یا در شرایط بلاتکیفی از وضیعیت یک ساله خود. در شرایطی که ایران زندانی در وسعت ایران است و همه ما بقید وسیقه به قیمت جان زنده ایم اینک نوبت ماست که وظیفه میهنی و دینی خود را در قبال رشید ترین و شجاعترین فرزندان این میهن را ادا کنیم.

در شرایط کنونی، این وظیفه ما و رهبران جنبش است که دست به اقدامی هماهنگ بزنیم ، آیا تا بحال پرسیده ایم که خانواده های روزنامه نگاران و عکاسان ، و کسانی که تنها نان آور خانواده های خود هستند بعد از به بند کشیده شدن آنها توسط دیکتاتور از کجا و چگونه تامین می شود؟

آیا در زندان بودن دوستان و همرزمانمان نباید ما را به اعتراض و حرکت اعتراضی در پشت بیداد گاههای حکومت وادارد و انعکاس این همه جور و جفا در حق بهترین فرزندان این ملت ، گوش جامعه جهانی و سازمان ملل ونهادهای حقوق بشری را کر کند.

بی شک آزاد زنان و مردانی در سراسر دنیا هستند که نه بخاطر هموطن بودن و هم زبان بودن بلکه به دلیل انسان بودن از هیچ کمکی دریغ نخواهند کرد. در این زمان باید در مقابل هر سفارتخانه حکومت در خارج از ایران پایگاهی برای اعتراض به بی قانونی و نفی فاهش نقض حقوق بشر و حقوق زندانیان سیاسی باشد.

برای کمک به خانواده های زندانیان سیاسی برای تامین وثیقه و امرار معاش خانواده ها باید حسابی بانکی ایجاد شود وهر کس بنا به وسع و در آمد خود میتواند مقداری از درآمد خود را به این حساب واریز کند که هر چقدر ناچیز می تواند مشکلی از مشکلات زندانیان سیاسی را حل کند.

انعکاس خبر شرایط زندانیان سیاسی چه از لحاظ جسمی و روحی چه در بعد خارجی و چه داخلی توسط ابزارهای که در دست مبارزان و مردم آزادیخواه است همانند اینترنت و مصاحبه با رسانه های تاثیر گذار، ارسال خبر مربوط به زندانیان سیاسی برای این رسانه ها، از کارهای ضروری است.

درخواست از افراد متنفذ در سازمانهای حقوق بشری و سازمان ملل با امضای تومار و ایجاد کمپینهای همانند کمپین های یک میلیون امضاء اینبار برای دفاع از حقوق زندانیان سیاسی و فشار به کودتا چیان برای آزادی بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی از دیگر کارهای مهم است.

ایجاد اکسیونهای نمادین همانند آنچه که در سال گذشته درمقابل سازمان ملل توسط گروهی از فعالان سیاسی و هنرمندان مانند اکبر گنجی و دکتر دباشی و ابراهیم حامدی و دیگران در حمایت از نقض فاهش حقوق بشر و کشتارهای جوانان این مرز و بوم توسط دولت کودتایی برگزار شد.

اینک که کودتاچیان در بن بستی از مشکلات سیاسی و اقتصادی گرفتار آمده اند این زندانیان سیاسی هستند که چون خاری در چشم کودتاچیان هستند و این حاکمیت است که از هر حربه ای برای خلاصی از دست آنها استفاده خواهد کرد و این بر ماست که در شرایط حساس کنونی از هر وسیله ای برای کمک به این عزیزان دریغ نکنیم.

0 نظرات:

ارسال یک نظر