همه چیز از اعتراضات مردمی بعد از کودتای انتخاباتی و دادگاه های نمایشی بعد از آن آغاز شد، دادگاه هایی که در آن تعداد کثیری از فعالان سیاسی و روزنامه نگاران اصلاح طلب به پای میز محاکمه کشیده شدند. در آن دادگاه ها بود که نام مهدی هاشمی رفسنجانی برای اولین بار به عنوان متهم ردیف اول برده شد.
مهدی هاشمی دو ماه پس از انتخابات به عنوان رئیس دفتر هیئت امنای دانشگاه آزاد اسلامی جهت بازدید و رسیدگی دفاتر و شعبات به خارج از ایران رفت که این سفر با جنجال تبلیغاتی طرفداران احمدی نژاد و پاسخ دفتر هیات امنای دانشگاه آزاد همراه شد.
از سوی دیگر اکبر هاشمی رفسنجانی نیز در سخنانی صریح از ماموریت کاری و تحصیلی مهدی هاشمی دفاع کرد که البته این سخنان واکنش تند وزیر اطلاعات احمدی نژاد را در پی داشت، او این سخنان هاشمی را در راستای مواضع رهبران جنبش سبز دانست .
از جمله اتهامات مهدی هاشمی انتشار اکاذیب، پرونده سازی علیه دولت محمود احمدی نژاد ( مفقود شدن 340 میلیارد تومان از شهرداری تهران در زمان شهرداری محمود احمدی نژاد) تلقین تقلب در انتخابات، که وی محکوم شد این جرایم را از طریق سایت جمهوریت به مدیریت رسمی خود مرتکب شده است.
بعد از این ادعا ها بود که سایت های حامی محمود احمدی نژاد از رجانیوز ، جوان، کیهان و .... به داستان سرایی هایی علیه مهدی هاشمی پرداختند. از سامان دهی اعتراضات تا پرداخت پول نقد به اشخاص برای ایجاد بلوا از جمله داستان های این روزنامه ها بود. در واقع این رسانه ها فضایی را در ایران بوجود آوردند که فشار را بر هاشمی رفسنجانی بخصوص بعد از آخرین نماز جمعه که توسط ایشان اقامه شد بیشتر کردند. هرچند مهدی هاشمی اتهامات مطرح شده در دادگاه را واکنشی به شکایت رسمی خانواده هاشمی رفسنجانی از احمدی‌نژاد دانست و در بیانیه ای با مجرمانه خواندن پخش مکرر مطالب کذب علیه او در تلویزیون، خواهان تخصیص وقت در صدا و سیما جهت پاسخگویی به همه موارد و با حضور مسئولان افترا زننده شد.
این مسائل به همین جا پایان نیافت و هر زمان خبر بازگشت قریب وقوع مهدی هاشمی به ایران منتشر می شد که آخرین آن نامه آقای مهدی هاشمی به محسنی اژه ای دادستان کل کشور که سایت آفتاب (وابسته به مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام) آن را منتشر کرده، گفته که هدف از «شانتاژها و حملات» من نیستم بلکه «پدر مظلوم» من است. او در این نامه افزوده است که «هر بار که احتمال مراجعت اینجانب قوی شده است، شاهد اوج این شانتاژها بوده‌ایم». مهدی هاشمی در ادامه نامه خود خطاب به غلامحسین محسنی اژه‌ای، از دادستان کل کشور خواسته تا جلوی «شانتاژها» را بگیرد و «فضا را برای یک دادرسی معتبر، عادلانه، منصفانه و ترجیحاً علنی» مهیا سازد.
نگارنده در این مقاله قصد تکرار اتهاماتی ساختگی که تحت فشار و شکنجه های وحشیانه از تعدادی از روزنامه نگاران و فعالان سیاسی گرفته شده ندارد که یادآوری هرچند اجمالی آن باعث آزوردگی خاطر خود نگارنده است و زندانی کردن هر شخصی به اتهامات واهی و ساختگی که موارد آن در طول عمر جمهوری اسلامی زیاد است از نظر ما محکوم است، تنها در این مقاله به گمانه زنی و پیشبینی در مورد آینده جنبش سبز می پردازیم.
سه سناریو در صورت بازگشت آقای مهدی هاشمی به کشور می توان متصور شد.
سناریو اول- حلقه بیت رهبری و شخص خامنه ای برای فرو نشاندن اعتراضات مردمی با طرح تبری مهدی هاشمی از اتهامات ساختگی در پی آن است که به نوعی توسط شخص هاشمی رفسنجانی( پدر) فشار را بر آقایان موسوی و کروبی بیشتر کنند و به نوعی آنها را در مقابل این تبرئه به سکوت بکشاند و جنبش سبز را خاموش کند.
سناریو دوم- کودتاچیان با حمایت سپاه در صدد حذف هاشمی رفسنجانی (پدر) هستند و مهدی هاشمی برای کم کردن فشار سیاسی از جانب کودتاچیان که به پدر مهدی هاشمی وارد می شود در پی بازگشت به ایران است که به محض ورود به فرودگاه او را بازداشت کرده و شرایطی اسفناک تر از دیگر زندانیان برای او بوجود می آورند و شاید به سرنوشت مهدی هاشمی دیگر (برادر داماد مرحوم آیت الله منتظری ) دچار شود که تشنج در جمهوری اسلامی بیشتر خواهد شد، که هزینه حبس مهدی هاشمی و مواردی دیگر برای نظام سنگین خواهد بود.
سناریو سوم- رهبران جنبش سبز، زیر بار معامله آقای رفسنجانی و کودتاچیان و شخص خامنه ای بر سر تبرئه مهدی هاشمی نروند و خون دهها جوان پاک را که تنها برای احقاق حقوق خود به خیابانها آمدند و جان سپردند را بر روی این معامله نگزارند و با شناختی که از رهبران جنبش سبز داریم مطمئناً آنان از خون این عزیزان نخواهند گذشت با حاکمیت وارد سازش و معامله باندی نخواهند شد. که در این صورت چتر حمایتی رفسنجانی را از دست خواهند داد و به اتهام فاصله از نظام و مقابله با نظام ، امکان بازداشت آقایان موسوی و کروبی و حتی خاتمی افزایش خواهد یافت.
