رويداد ها و تحولات اخير در كشور هاي عربي بسيار سريع اتفاق افتاد، از خودسوزي جواني در تونس آغاز و خيلي سريع به قيامي مردمي در كشور تونس بدل شد، قیامی که سقوط حكومت بن علي را در پي داشت. چندي نگذشته بود كه اين طوفان مردمي به مصر، يمن، الجزاير و اردن نيز رسيد. مردم این كشورها كه مدت طولانی از استبداد، فساد و مشكلات اقتصادي رنج مي بردند، خيلي سريع مطالبات خود را با حرکتهای اعتراضی مطرح كردند و دستیابی به اهداف بالاتر، همانا استقرار حکومتی دمکراتیک و قانونمند در اين كشورها توسط معترضان، دنبال می شود.
بدنبال اعتراضات مردمي به نتايج انتخابات دور دهم رياست جمهوري و شكل گرفتن جنبش سبز ايران، برخي از تحليلگران خاور ميانه، ايران را سرآغاز رويدادهاي مهم در خاور ميانه ارزيابي كردند. اعتراضاتي كه از ديد بعضي صاحبنظران به نتايج دلخواه، تبديل نشد. در اين مقاله نگارنده به بررسي مشكلاتی كه مانع رسيدن معترضان به نتیجه گردید و ارائه راه حل هاي ممکن، در صورت از سر گرفته شدن اين اعتراضات در آينده مي پردازد.
در اعتراضات خياباني سال گذشته، رسانه هاي ماهواره اي و اينترنتي بخوبي نقش خود را ايفا نكردند و جمهوري اسلامي با اعمال شيوه هاي مرسوم كه به دفعات قبل از اين، آنها را اجرا كرده بود از جمله پخش پارازيت، اعمال فيلترينگ بر روي سايتهاي اينترنتي و شبكه هاي اجتماعي مجازي، پايين آوردن سرعت اينترنت، قطع تلفن هاي همراه و پيام كوتاه، بخوبي رسانه ها را كنترل و مديريت كرد. در شرايط كنوني بايد جنبش سبز تمهيداتي را در جهت راه هاي جايگزين براي اطلاع رساني دنبال كند؛ بعنوان نمونه ساخت آنتي فیلتر هاي قدرتمند، استفاده از تلفن هاي ثابت براي اطلاع رساني، راه اندازي راديو موج كوتاه و چاپ و پخش گسترده روزنامه های اینترنتی و فراخوان ها.
بخش رهبري جنبش سبز، همچنان به نظام و قانون اساسي پايبند بوده و خواستار نوعي چانه زني از بالا و فشار از پايين هستند، كه البته اين شيوه روش درستي براي به پاي مذاكره نشاندن ديكتاتور است و مي تواند انتقال قدرت را بصورت مسالمت آميز در برداشته باشد. اما اين شيوه نيازمند حضور دائم و پيوسته مردم در خيابان بعنوان اهرم فشار بر حاكميت را طلب مي كند كه باعث فرسايش دستگاه سركوب رژيم (از اطلاعات تا نيروي انتظامي) خواهد شد. رهبران جنبش شايد در اثر غافلگير شدن و اينكه انتظار چنين اعتراضات گسترده اي را نداشتند بخوبي از اين تاكتيك استفاده نكردند. آنها بدنبال تظاهرات ميليوني ضد دولتي در روزهاي 25 و 27 خرداد مردم را به آرامش دعوت كردند و به خانه فرستادند به اين اميد كه شايد حكومت با آنها به مذاكره بنشيند كه همانطور كه ديديم اين كار عملي نشد و حكومت دست به سركوب مخالفان زد. لازم است در فرصت بعدي بوجود آمده، رهبران جنبش از مردم بخواهند تا زمان دستيابي به مطالبات اصلی جنبش از جمله آزادي تمامي زندانيان سياسي و عقيدتي (بعنوان اولين شرط)، برگزاري انتخابات آزاد يا رفراندم، خيابانها را ترك نكنند.
جنبش سبز با قشر فرودست و فقير جامعه، ارتباط درست و بايسته برقرار نكرده و تنها مورد حمایت طبقه متوسط و كمي مرفه جامعه است. در روستا ها و شهرستانها شاهد حضور جنبش سبز بصورت كم رنگ هستيم كه اين مورد خود معضلي براي جنبش اعتراضي است و باعث مي شود كه اعتراضات تنها به شهرهاي بزرگ منتهي شود و بوسيله حكومت مديريت و سركوب گردد.
اهداف جنبش سبز در پي اعتراضات سال گذشته مشخص نبود، بدليل گستردگي گرايش هاي فكري موجود در جنبش سبز، اصول كلي براي توافق تمام گروه ها وجود نداشته است، تنها بعد از اعتراضات مردمي در روز عاشورای 88 بود كه آقای مير حسين موسوي در بيانيه هفدهم خود به مطالبات جنبش اشاره كرد و با روشن شدن آنها حكومت بر سركوب لجام گسيخته خود، افزود.
متأسفانه بخش رهبري جنبش سبز بخوبي اعتراضا ت مردمي را مديريت نكرد و همانطور كه شاهد هستيم در كشور هاي مصر و تونس با وجود نداشتن رهبري منسجم در اعتراضات، اين حركت هاي اعتراضي تا کنون پیشرفت خوبی داشته است.
شاید یکی از نقاط قوت جنبش سبز نسبت به دیگر جنبشهای بوجود آمده، شبکه های اجتماعی باشد که در سطح جامعه شکل گرفته است، و باید در فرصت باقی مانده در جهت انسجام بخشی و گسترش هر چه بیشتر شبکه های اجتماعی تلاش شود، زمانی ما به یک جنبش فراگیر و تأثیر گزار تبدیل خواهیم شد که شبکه های اجتماعی تا عمیق ترین سطح جامعه بخوبی نفوذ کند و به پویایی و تدام خود ادامه دهد.
با توجه به مشكلات اقتصادي و سياسي در ايران و رويداد هاي بوجود آمده در جهان عرب كه معادلات منطقه خاورميانه را بكلي تحت تاثير خود قرار داده است، اين احتمال وجود دارد كه بار ديگر اعتراضات مردمي در ايران از سر گرفته شود، بنابرين براي چنين روزي بايد آماده بود و فرصت را از دست نداد.
0 نظرات:
ارسال یک نظر