با گذشت هشتماه از قیامهای مردمی در تونس، خط سیر خیزشهای مردم خاورمیانه علیه دیکتاتورهای کوچک و بزرگ مسیری غیر قابل توقف را میپیماید؛ مسیری که نقطه آغاز آن شمال آفریقا بود و حال به سوریه در خاورمیانه رسیده است.
بعد از ششماه نبرد خونین بین مخالفان معمر قذافی و طرفداران او، حال شرایط سیاسی لیبی به نتیجه قابل قبولی از نظر مجامع بینالمللی رسیده و اینک در ایستگاه بعدی سوریه را دستخوش تحولات بیچون و چرایی کرده است. در نخستین واکنش بعد از تصرف شهر طرابلس توسط مخالفان، به گزارش خبرگزاریها، اتحادیه عرب در نشست خود شورای ملی انتقالی لیبی را به عنوان نماینده مشروع مردم این کشور به رسمیت شناخت. سخنگوی شورای ملی انتقالی لیبی، عبدالحفیظ عبدالقادرغوقه، گفت: «دیکتاتور لیبی هنوز در طرابلس است و دستگیر خواهد شد.»
شبکه تلویزیونی اسکاینیوز در گزارشی بهنقل از سخنگوی این شورا گفت: «باتوجه به شواهدی که وجود دارد فکر میکنم معمر قذافی هنوز در طرابلس باشد. اگر او میخواست از طرابلس خارج شود، ما او را دستگیر میکردیم یا به هلاکت میرساندیم. معمر قذافی فردی ابله و دیوانه است و از طرابلس خارج نمیشود.»
به گفته وی، «پسر قذافی یعنی سیفالاسلام نیز هنوز در طرابلس است. ما مراکز ایست و بازرسی متعددی در طرابلس و گروههای کوچکی برای گشتزنی در شهر و محافظت از آن و ساکنانش ایجاد کردهایم. پیدا کردن معمر قذافی و پناهگاه او مدت زیادی طول نخواهد کشید زیرا طرابلس محاصره شده است. اوضاع در طرابلس روزبهروز بهتر میشود. ما توانستیم کشورمان را از شر دیکتاتور آزاد کنیم. ما خون زیادی در این راه دادهایم. ما طرابلس را در کنترل خود داریم. ما قذافی را دیر یا زود خواهیم گرفت. این مسئله برای ما چندان اهمیت ندارد. آنچه بیش از این مسئله مهم است، بازسازی لیبی است.»
از سوی دیگر، این تغییر و تحولات بنیادی که به بهار عربی شهرت یافت اینک بشار اسد، دیکتاتور خونریز دیگری را تا سراشیبی پرتگاه کشانده است. بعد از انتقاد مجامع بینالمللی از نقض فاحش حقوق بشر و سرکوب مخالفان توسط نیروهای امنیتی بشار اسد در سوریه، صدای بان کیمون را هم درآورد. دبیر کل سازمان ملل، از رهبر سوریه بشار اسد انتقاد کرد که چرا به وعده خود مبنی بر توقف عملیات نظامی علیه مخالفان پایبند نیست.
این انتقادها و واکنشها به جایی انجامید که شورای حقوق بشر سازمان ملل با اکثریت بزرگ آرا، با تصویب یک قطعنامه، سرکوب خشونتآمیز اعتراضها توسط نیروهای امنیتی سوریه را محکوم کرد. در حالی که کشورهای قطر و عربستان سعودی به این قطعنامه رای مثبت دادند، روسیه و چین جزو کشورهایی بودند که به این قطعنامه رای منفی دادند. روسیه و چین اعلام کردند که اقدامهای اتخاذ شده، دخالت در امور داخلی سوریه محسوب میشود.
ادعاهای مقامات چین و روسیه مبنی بر دخالت در امور داخلی سوریه در حالی بیان میشود که ناوی پیلای، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل، روز دوشنبه (۲۲ اوت/ ۳۱مرداد) سوریه را متهم کرد که کماکان با خشونتی بیش از اندازه با تظاهرکنندگان مسالمتجو مقابله میکند.
خانم پیلای، در نشست اخیر شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو گفته بود، بر اساس اسناد این شورا، از آغاز اعتراضها علیه حکومت بشار اسد، یعنی از پنجماه پیش تاکنون، بیش از دوهزار و ۲۰۰ تن در سوریه کشته شدهاند.
وی افزود: «بهرغم وعدهٔ بشار اسد به دبیر کل سازمان ملل، اعمال خشونت علیه معترضان همچنان ادامه دارد. به گزارش فعالان حقوق بشر، روز دوشنبه نیز در شهر حمص سه تن هدف گلوله قرار گرفته و کشته شدهاند. این حادثه زمانی روی داد که جمعیت زیادی میخواستند از هیئت نمایندگی سازمان ملل استقبال کنند.»
در اقدامی دیگر علیه بشار اسد، کشورهای اتحادیه اروپا با محوریت ایالات متحده آمریکا، تحریمهایی را علیه مقامات بلند پایه حکومت اسد و شرکتهای سوری اعمال کردند. دیپلماتهای اروپایی و آمریکایی بسیار خوشبین هستند که بتوانند نظر ترکیه، همسایه دیوار به دیوار سوریه را که از ناآرامیها در خانه همسایه خود به ستوه آمده است، با خود همراه کنند. ترکها اگرچه سخنی از تحریم حکومت دمشق به زبان نیاوردهاند، اما به نظر میرسد مقامات آنکارا در محافل دیپلماتیک در حال سبک و سنگین کردن راههایی برای فشار بر حکومت سوریه هستند. روزنامه «خبر ترک» چاپ آنکارا از اقدامات ترکیه برای جستوجو و انتخاب مسیر دیگری غیر از سوریه برای رساندن کالاهای خود به عربستان سعودی و کشورهای حوزه خلیج فارس پرده برداشت؛ ازجمله گزینهها این است که ترکیه به جای انتقال کالاها که تاکنون از طریق زمین انجام شده است، راه دریایی را برگزیند.
در یک تحول سیاسی دیگر، اپوزیسیون حکومت سوریه نشستی متشکل از گروههایی از نیروهای اسلامگرا، لیبرال عرب و اقلیت کرد در شهر استانبول ترکیه تشکیل دادند. این نشست تفاوت آشکاری با دیگر نشستهای اپوزیسیون سوری داشت. در جلسات قبلی گروههای اسلامگرا با لیبرالها بر سر تعیین نوع حکومت و بعضی اصول اختلاف جدی داشتند، اما در نشست اخیر، تمامی گروهها متفق القول شدند تا سرنگونی حکومت کنونی سوریه دست از اختلافهای خود بردارند و تنها روی نقشه راهی برای انتقال آرام قدرت و اتحاد بین نیروها متمرکز شوند.
در همین نشست، برخی از مخالفان حکومت سوریه در اعلامیهای از ناتو خواستند برای حفظ جان غیر نظامیها و شهروندان سوری بخصوص در شهر حمص، منطقه پرواز ممنوع اعلام کند. به واسطه اخبار و گزارشهای مربوط به سوریه، میتوان عرصه سیاسی سوریه را تصور کرد. حکومت بشار اسد در راهی غیر قابل بازگشت قرار گرفته است. دو متحد اصلی سوریه، یعنی روسیه و چین که همچنان بر مخالفت خود برای هرگونه صدور قطعنامه استوارند، بعد از آخرین نماز جمعه ماه رمضان، به تلویح زبان به انتقاد گشودند. در این روز سوریها به خیابانهای دیرالزور، در ادلیب، نوا، حمص، دمشق و چند شهر دیگر ریختند و با توجه به فرار معمر قذافی شعار: الشخص التالیکنت بشار «نفر بعدی تو هستی، بشار» را سر دادند و طی آن دست کم چهارنفر کشته، دهها نفر زخمی و دهها نفر دستگیر شدند.
نوع حکومت لیبی جماهیری عربی سوسیالیستی مردمی عظیماست. حاکم اصلی و رهبر این کشورمعمر قذافیاست که هیچ مقام رسمی ندارد و معمولاً برادر رهبر و پیشوای انقلاب نامیدهمیشود. او از طریق کودتای نظامی و برکناری رژیم سلطنتی بر سر کارآمده است. در لیبی حکومت به دو بخش تقسیم میشود: بخش انقلابی که ازسال ۱۹۶۹ بر سر کار آمده است. معمر قذافی، رهبر تاریخی انقلاب در این کشوراست. او با رأی مردم انتخاب نشده است و به همین دلیل با رأی مردم هم نمیتواناو را از کار برکنار کرد.
بخش دوم حکومت شامل بخش جماهیری) جمع جمهوری) که از کمیتههای مردمی تشکیل میشود. 87 درصد این کمیتهها از قبایل عرب، هفت درصد بربر و ۹/۳ درصد از بقیه مردم تشکیل شدهاند و عمدتاً از طرفداران قذافی به شمار میآیند. قذافی در پیام صوتی خود از همین کمیتهها یا به عبارتی قبایل درخواست کمک و پشتیبانی کرد؛ درخواستی که بیپاسخ ماند و تکیهگاه حکومت قذافی در برابر موج آزادیخواهی مردم لیبی بیاثر شد. بنابرین به نوعی میتوان گفت عدم مشروعیت سیاسی قذافی باعث این امر شد.
حدود ۷۴درصد جمعیت سوریه را مسلمانان سنی، ۱۳درصد علوی، شیعه دوازده امامی واسماعیلی، ۱۰درصد مسیحی و سه درصد دروزی تشکیل میدهند. اعراب حدود ۹۰ درصد جمعیت سوریهشامل یک میلیون آواره عراقی و پانصدهزار فلسطینی هستند و کردها نیز ۹ درصد جمعیت اینکشور را تشکیل میدهند. ارمنیها، ترکها، چرکسها و یهودیان اقلیتهای دیگر ساکن این کشورند. حکومت بیشتر در دست اقلیت علوی است و بیشتر افسرانعالیرتبه نظامی و امنیتی سوریه از همکیشهای خانواده اسد یعنی علویان هستند. در سوریه تنها حزب بعث، حزب قانونی سوریه است. اگرچه سنیها در کمیتهمرکزی حزب بعث اکثریت را دارند، اما تمامی نهادهای قدرت در دست خویشاوندان اسد است.
در اعتراضهای اخیر مرکز اصلی این ناآرامیها عمدتاً در مناطق سنینشین و کردنشین صورت گرفته است و این نشان از لبریز شدن صبر مردم سوریه از ستمگری سران حکومت اسد (حکومت اقلیت) بر اکثریت (سنیها) است. از سوی دیگر، کشورهای همانند عربستان سعودی و قطر که نقش پررنگی در جریان سقوط قذافی بازی کردهاند، بهخاطر ارتباط بسیار نزدیک سوریه با متحدان شیعی خود (جمهوری اسلامی، حزبالله لبنان)، خواهان تغییرات اساسی در این کشور هستند تا مانع چنگاندازی جمهوری اسلامی به دیگر کشورهای منطقه از طریق پروکسیهای خود (حزبالله لبنان، گروههای شیعی در بحرین، عراق، کویت و عربستان) شوند.
لیبی یکی از بزرگترین صادرکنندههای نفت در جهان است. نفت، نود و پنج درصد صادرات لیبی را به خود اختصاص داده است و پایه اصلی اقتصاد لیبی بهشمار میرود. لیبی با اکثر شرکتهای مطرح نفتی همانند شل، رپسول و آنی قرارداد دارد. قبل از شروع ناآرامیها در لیبی، این کشور توانایی صادر کردن روزانه یک میلیون و ششصدهزار بشکه نفت را داشت. به گفته علی ترهونی، مسئول صنعت نفت و امور مالی در شورایملیانتقالی لیبی، این کشور «در ماه ژوئیه روزانه به صدهزار بشکه نفت رسید که این رقم در مقایسه با دوران قبل از ناآرامیها کاهش چشمگیری داشته است». با آغاز اعتراضها در لیبی کشورهای نفتخیز حوزه خلیج فارس خصوصاً عربستان سعودی، قطر، کویت و امارات با چراغ سبز آمریکا برای تامین نفت مصرفی جهان تولیدات و صادرات نفت خود را بالا بردند و نگرانی کشورهای اروپایی از پیامدهای بالا رفتن قیمت نفت در اوپک را به حداقل رساندند. این موضوع خود راه را برای اتحادیه اروپا برای اقدام نظامی به لیبی را هموار ساخت.
این در حالی است که وزارت نفت سوریه اعلام کرده بود: سوریه در ماههای ژانویه تا مارس 2011 بهطور کلی 34 میلیون و800هزار بشکه نفت تولید کرده که 18 میلیون و 300 هزار بشکه از آن ازسوی شرکتهای دولتی سوری و باقیمانده آن از سوی هشت شرکت سرمایهگذاری مشترکتولید شده است. سوریه در مجموع روزانه 110521 بشکه نفت در ماه گذشته صادر کرده است .به عبارتی دیگر لیبی پنچ برابر سوریه توانایی تولید نفت خام را دارد و هشتمین کشور بزرگ تولیدکننده عضو اوپک است.
اگرچه هنوز خبرهای پیوستن ارتش سوریه به اعتراضهای مردم سوریه تایید نشده است، ولی مشخص است اعمال خشونت لجامگسیخته از جانب ارتش سوریه به مردم بیدفاع سوریه است. در واقع، این خشونت خود به مانند شمشیری دودم در دست دیکتاتورهای کوچک و بزرگ خودنمایی میکند. هر اندازه این خشونت به شکل گستردهتر نمایان شود، به همان میزان ریزش نیروهای سرکوبگر شدت خواهد یافت. این همان اتفاقی است که در لیبی شاهد آن بودیم و در ابتدا منجر به سقوط شهر استراتژیک بنغازی شد. از آنگاه شهر بنغازی به عنوان دژی محکم برای مخالفان بدل شد و تمامی سازماندهی مخالفان قذافی از طریق این شهر صورت میگرفت. حکومت سوریه، از ترس تبدیل نشدن شهرهای مرزی سوریه بخصوص حمص و درعا به بنغازی دیگر در سوریه دست به لشگرکشی بی سابقهای به این شهرها زده است.
تصاویر:
۱- اینجا.
۲- کاریکاتور اثر اسامه حجاج، منبع: اینجا.
۳- کاریکاتور اثر محجوب، منبع: اینجا.
۴- اینجا.
۵- اینجا.
0 نظرات:
ارسال یک نظر